نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار فلسفه و کلام، گروه معارف اسلامی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
چکیده
مقدمه: مهمترین وظیفۀ علم کلام تحکیم آموزههای دینی در افراد، برای نیل آنان به قرب الهی است. یکی از روشهای موثر برای رسیدن به این هدف، تبیین کارکردهای آموزههای دینی و بیان نتایج استفاده از راهبردهای آن در زندگی فردی و اجتماعی است که موجب یکی شدن دین با ضرورتها و نیازهای افراد میگردد؛ سلامت روان اولین و مهمترین ضرورت و نیاز در زندگی انسان است که بهرهمندی و بهرهبرداری از سایر تواناییها را برای انسان ممکن میسازد؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف دستیابی به راهبردهای دین برای کسب و محافظت از سلامت روان، به واکاوی آموزههای دینی پرداخته-است. روش: پژوهش به روش تحلیل مضمون صورت گرفته بنابراین ابتدا آموزههای دینی، استقصاء و استخراج شدهاند سپس با رویکردی سلامت محور، تحلیل مضمون صورتگرفتهاست. یافتهها: از هفتاد و دو مضمون پایه، پانزده مضمون پیش سازماندهندۀ ثانویه بدست آمد، با ادغام مولفهها، ابعاد هفتگانۀ (مضامین پیش سازماندهندۀ اولیه): خودشناسی، خداشناسی، شناخت رابطۀ انسان و خداوند، غایت شناسی، وظیفه شناسی، التزام به افعال سلامت آفرین، التزام به ترک افعال مخل سلامت استنتاج شد. نتیجهگیری: راهبردهای مبتنی بر آموزههای دینی برای کسب و حفظ سلامت روان در دو گروه راهبردهای شناختی و راهبردهای رفتاری قراردارند. دو دسته راهبرد با رابطۀ عموم و خصوص مطلق، هر کدام موجب تقویت و تثبیت دیگری میگردد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Analyzing religious teachings as a fundamental strategy for achieving mental health
نویسنده [English]
Assistant Professor of Philosophy and Theology, Department of Islamic Studies, Yasouj University, Yasouj, Iran
چکیده [English]
Introduction: The most important task of theology is to strengthen religious teachings in people so that they can reach God. One of the effective ways to achieve this goal is to explain the functions of religious teachings and express the results of using its strategies in individual and social life, which causes religion to become one with the necessities and needs of people; Mental health is the first and most important necessity in human life, which makes it possible for humans to benefit from other abilities; Therefore, the current research has analyzed religious teachings with the aim of obtaining religious strategies for acquiring and protecting mental health. Method: The research was conducted by the thematic analysis method, so religious teachings were investigated and extracted first, then thematic analysis was done with a health-oriented approach. Findings: From the seventy-two basic themes, fifteen secondary pre-organizing themes were obtained by integrating the components, the seven dimensions (primary pre-organizing themes): self-knowledge, God-knowledge, knowledge of the relationship between man and God, and the goal. Conscientiousness, conscientiousness, commitment to health-enhancing actions, and commitment to abandon health-harming actions were deduced. Conclusion: The strategies of religious teachings to acquire and maintain mental health are in two groups: cognitive strategies and behavioral strategies. Two categories of strategies with absolute public and private relationships, each one strengthens and stabilizes the other.
کلیدواژهها [English]
هر یک از ادیان ابراهیمی مجموعهای از معارف، اعتقادات، احساسات و اعمال هستند که توسط رسولان الهی به مردم ابلاغمیگردند(پترسون و دیگران،1383: 20). برخی اندیشمندان با رویکردی حداقلی نسبت به دین معتقدند این آموزهها یا تامینکنندۀ سعادت دنیوی و یا راهنمای سعادت اخروی انسان هستند (جوادىآملى، 1389: ۱۰۷-۱۵۰). برخی نیز با رویکردی جامعنگر، گسترۀ آموزههای دینی را محدود به یکی از عوالم نمیدانند (مطهرى، 1379: ج2، 65؛ جوادىآملى، 1386: ۱۳۰-۱۳۵).
اغلب اندیشمندان شیعی از جمله امام خمینى نسبت به دین جامعنگرند و معتقدند کسانی که قلمرو دین را محدود به سعادت دنیوی یا اخروی میکنند، از حقیقت دین و اسلام انحراف پیداکردهاند (خمینی، 1389: ج4، 8). انبیاى الهى افزون بر راهنمایی انسانها به کسب سعادت اخروی، آنها را برای دستیابی به سعادت دنیوی نیز راهنماییکردهاند (خمینی، 1389: ج15، 213-215)؛ بنابراین آموزههای دینی، تمام ابعادی که به سعادت بشر مربوط است را دربرمیگیرند؛ چرا که هدف انبیا (ع) رساندن مردم به کمال و سعادتی است که لایق آن هستند و برای آن خلقشدهاند (خمینی، 1389: ج5، 544). ضرورت جامعنگرى در شناخت اسلام و توجه به ابعاد مختلف آن است که زمینۀ واکاوی و بررسی آموزههای دینی را در بعد سلامت فراهممیآورد.
بشر امروزی با تأسی به دانشی که طی سالهای متمادی و با تلاش فراوان بدستآوردهاست در پی کسب سلامت و سعادت خویش است لکن افزایش آمار افسردگی، خودکشی، نزاع، اختلالات روانی و قتل در سراسر جهان، مبیّن این واقعیت است که تا کنون به اهداف خویش در حوزۀ سلامت روان نرسیدهاست (حسینیزادهآرانی و همکاران، 1398). بررسیهای صورتگرفته توسط سازمان بهداشت جهانی در سال 2012 حاکی از آن است که شیوع اختلالات روانی منحصر در کشورهای کم برخوردار نبوده و کشورهای مرفه و پیشرفته نیز از این اختلالات رنجمیبرند؛ از جمله یک سوم از آمار پژوهش در فرانسه، نیوزلند، اوکراین و آمریکا و یک چهارم از افراد نمونه در بلژیک، آلمان و هلند، مبتلا به اختلال روانی مادامالعمر شدهاند (نوربالا، 1396)؛ بنابراین افزایش سطح رفاه، ثروت و دانش تجربی به دلالت التزامی موجب کاهش یا پیشگیری از آسیبهای روانی نمیگردد.
در حالی که طبق پژوهشهای صورتگرفته، افزایش التزام به راهبردهای دینی، با تظاهرات ناسلامتی روان رابطهای معکوس دارد (قرضاوى، 1399: 335؛ یونگ، 1393: 78 و 58) برخی جوامع با پیشرفت علوم تجربی و ابتناء حداکثری به دادههای حسی به راهبردهای دینی که مجموعهای بیبدیل و جامع از سوی خداوند عالم، عادل و مهربان است توجه لازم و کافی نمیکنند؛ در حالی که اندیشمندان متعددی چون وبر و دورکیم، با توجه به پژوهشهایی که انجامدادهاند معتقدند اعتقادات دینی بر رفتار افراد و سلامت آنان تاثیر بسزایی دارد (قاضینیا و اکبرنژاد، 1397). ضمن آنکه اعتقادات دینی و گرایش به ظهور این اعتقادات در رفتار، بر کاهش اقدام به خودکشی، رفتارهای ناهنجار و رفتارهای جنسی زودرس اثرات مثبت گذاشتهاست (صالحی و همکاران، 1394).
نیازمندی انسان به دین برای تأمین سلامت روان، نیازی جهان شمول است. معنویت به آگاهی درونی از خود و حقیقت هستی و تجربۀ باورهای درونی مربوط است و به زندگی انسان معنا، ارزش و هدف میدهد و این امکان را فراهممیآورد که انسان با خود، خدا و دیگران در صلح به سر برد (ترکیانولاشانی و همکاران، 1402). بررسیها بیانگر آن است که علاوه بر روانشناسان، اندیشمندان بسیاری مشکل اساسی اختلالات روانی انسان معاصر را رویگردانی از دین و ارزش های معنوی میدانند. آرنولو توین بی، مورّخ معروف انگلیسی معتقداست: «بحرانی که اروپاییان در قرن حاضر دچار آن شدهاند اساساً به فقر معنوی آنها بازمیگردد و تنها راه درمان این فروپاشیدگی اخلاقی، که غرب از آن رنج میبرد، بازگشت به دین است»(قرضاوى، 1399، 335). اصولا ایمان، تأثیر بسزایی بر نفس انسان میگذارد، اعتماد به نفس، تابآوری و تحمّل پریشانی را افزایشمیدهد. انسان باورمند دینی، احساس امنیت و آرامش وجودی دارد و به همین دلیل، انسان دینی مملو از احساس خوشبختی است (قرضاوی، 1399).
یونگ -روانشناس و انسانشناس- میگوید: «دین به انسان آرامش و به وجودش معنا میبخشد و راههای تحمّل مشکلات را به وی می آموزد» (یونگ، 1393: 78)، و بدین جهت که انسان بطور ذاتی، در پی سعادت است، ترس از آینده نامعلوم و سخت، او را متزلزل کرده، مضطرب و مشوش میسازد. ایمان دینی به دلیل اعتمادبخش بودن و اطمینان بخشی، اضطراب و تشویش انسان تعدیل میکند و وجود او را آرام میسازد (صفوراییپاییزی و قاسمیان، 1384).
اعتقاد به خداوند قادر و در عین حال مهربان، به معتقدین اطمینان میدهد که زندگی آنها معنا و هدفی بیش از تلاش برای بقای دارد، جهان مخلوق واجد نیروهای قدرتمند و نیکخواهی است که علی رغم هراسها و بیثباتیهای ظاهری، حمایتگر آنهاست و آنها نباید نگران باشند (یونگ، 1393: 78).
یونگ تاثیر مذهب را در کاهش غم و اندوه درونی و اتصال انسان را با نیروهای قدرتمند معنوی، مهمترین تاثیر مذاهب بر انسانها دانسته و میگوید: «برای یک فرد معتقد، احساس امید و آرامش، گسترۀ ژرفی دارد زیرا آموزههای دینی با برطرف کردن احساس ترس و پوچی و ایجاد احساس حمایت از سوی خردمندترین و تواناترین موجود، که هدایت هستی را بر عهده دارد، به عنوان سرچشمۀ نیرومند انگیزشی و دلگرمی و امید عملمیکند و احتمالا دلیل اصلی موفقیت نوع انسان در حفظ بقای خود بوده است» (مطهری، 1379: ج1، 104؛ یونگ، 1393: 78)
ویلیام جیمز، دانشمند روانشناسی که فیلسوف نیز میباشد، تاثیر دینمداری را بر تحمّل سختیها و مصایب فراتر از اخلاق برمیشمرد و معتقد است اخلاق به هیچ وجه قادر نیست شور و اشتیاقی را اعتقاد به دین در انسان ایجادمیکند را در انسان به وجود آورد (جیمز، 1367: 178). بنابراین میتوان گفت دین، زندگی را معنادار میکند، با خدایی که هیچگاه انسان را تنها نمیگذارد؛ و فلسفۀ رنجها، شکستها و ناکامی ها را در آموزههای خویش تبیین میکند و هماره راهی برای بازگشت از خطا برای بشر بازمیگذارد « قُل یا عِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسرَفُواْ عَلَى أَنفُسِهِم لَا تَقَنطُواْ مِن رَّحمَةِ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ یَغفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُۥ هُوَ ٱلغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ» (زمر/53).
شهید مطهری فیلسوف و متکلم معاصر نیز ایمان مذهبی و دین باوری در انسان را منشاء نیروی مقاومت دانسته و دلیل تابآوری انسان دینمدار را تفسیر دقیق و ژرف دین از پدیدارهای ناملایم میداند. دین با تبیینهای واقعگرایانه از زندگی و مرگ علاوه بر معناداری زندگی، مرگ را نیز معنادار مینماید زیرا در آموزههای دینی، مرگ عبور از این عالم به عالمی دیگر و بازگشت به سوی خدا است. عالمی که برخورداری از نعمتهای ابدی خداوند در آن میسر است. پس مرگ نیز چون حیات نه تنها موقتی و تحمل پذیر است، بلکه سفری شیرین به سوی عالمی برتر است (مطهرى، 1379: ج1، 211).
بنابراین بایستهاست که در دادههای دینی کنکاشی دوباره نمود و مولفههای سلامت روان را برای بهرهبرداری و محقق ساختن سلامت روانی حداکثری، واکاوی و تبییننمود. ضمن آنکه دادههای دینی که در رأس آنها گزارههای قرآنی قراردارند، وحی مستقیم خداوند عالم و مهربان هستند و به روشنی مدعیاند پیروی از راهبردها و رهنمودهایشان، سبب شفاء و رحمت است: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» (اسراء/ 82).
بدین جهت پژوهش حاضر با رویکرد جامعنگر به دین در صدد دستیابی به آموزههایی است که شناخت و استفاده از آنها موجب سلامت روانی انسان میگردد. آموزههایی که هم در بعد شناختی و هم در بعد رفتاری، افزون بر تاثیر مثبت بر روان انسان، دربردارندۀ راهبردهایی است که موجب درمان روانی میگردد.
پس پرداختن به این موضوع از دو جهت حائز اهمیت است اولا مولفههای موثر بر سلامت روان در آموزههای دینی مشخصمیگردد؛ ثانیا آشکارسازی و کشف این مولفهها در دین، میتواند تغییری موثر در بحث مهم «تبیین گسترۀ شریعت» در اذهان ایجادنماید و به ایضاح گسترۀ راهبردهای دینی و رفع شبهاتی که در باب نفی دین جامعنگر(دنیا+آخرت) طرحمیگردد، بیانجامد.
دین نیرویی قوی در زندگی بشر است، که بر جهانبینی، سبک زندگی و نظام اندیشگی انسان تاثیرگذار است. تعریف دین بطور کلی «بیان ارزشهای اخلاقی یک اجتماع و باورداشت دسته جمعی آنان است که از طریق مناسک و مراسم مذهبی، موجب همبستگی و انسجام افراد جامعه میگردد» (گیدنز، 1397). در تعریف دیگری آمدهاست: «دین بهعنوان راهی برای کسب هرگونه اعتقاد -از اعتقاد به خدا و فلسفه زندگی که یک فرد معتقدانه آن را دنبالمیکند گرفته، تا نظرگاهی از یک زندگی خوب- تعبیر میشود» (جرارد، 1974: 300). بدین ترتیب، با توجه به اینکه انسان قادرنیست بدون چارچوب اعتقادی به هستی نگاهکند و زندگی کند، بهطور فطری به دنبال خدا و آموزههای دینی میگردد (روم/30)؛ به همین دلیل برخی اندیشمندان معتقدند: «انسان بهطور فطری مذهبی است؛ آنچه در میان انسانها متفاوت است مربوط به محتوای مذهب میباشد» (جرارد، 1974: 298). از این منظر تمام انسانها دیندار هستند و تفاوت آنها در این است که چه مذهبی را انتخابمیکنند و چگونه مذهبی هستند. تعریف دین از این منظر «شیوۀ بودن» است و دینداری بدین معناست که: «انسان به تعریفی از غایت نهایی و ارزشها مجهزگردد که دیگر اجازهندهد هر چیزی با اعمال وی در تقابل قرارگیرد و اعمال او را به چالش کشد» (جرارد، 1974: 298-299). پس برای هر نوع پژوهش در مورد انسان از جمله سلامت روان باید توجه داشت که دین جزء تفکیکناپذیر شخصیت انسان و بخشی از نظام فکری و زندگی عینی اوست.
علاوه بر آن، دین و روان شناسی در موضوع و غایت مشترک هستند. موضوع آنها انسان و هدف آنها سلامت و سعادت انسان است (Van Leeowen، ۱۹۸۴)، و در هر دو حوزه، براى کسب سلامت و سعادت و حفظ آن، راهبردها و اصولی بیانشدهاست (Adams، ۱۹۷۶)، بنابراین استفاده از راهبردهای دو حوزه توامان، موجب جامعیت و نتیجه بخشی حداکثری خواهدگردید.
دورکیم و وبر، دو اندیشمندی که به پژوهش در جامعهشناسی دین پرداختهاند، اعتقادات دینی را از مولفههای مهم موثر بر رفتار انسان و سلامت او برمیشمرند و معتقدند میزان درک و التزام انسانها به آموزههای دینی، به طور مستقیم بر انتخابها و رفتارهای فردی و اجتماعی آنان تاثیرگذار است (قاضینیا و اکبرنژاد، 1396). بعضی از این آموزهها مانند شناخت خداوند صفات او، چگونگی دعا و توکّل و ارسال رُسُل برخاسته از رابطۀ خاص خداوند با انسان به عنوان برترین مخلوق هستی است و برخی دیگر مانند همدلی و همیاری با مؤمنان و رعایت حسن خلق و موازین اخلاقی در ارتباط انسان با سایر انسانها بیانشدهاست.
در کلام انبیاء و اولیاء نیز برخی از این آموزهها و آثار بکارگیری آنها واردشدهاست: «خداوند ایمان را برای پاکسازی دل از شرک، نماز را برای پاک بودن از کبر و خودپسندی، زکات را عامل فزونی روزی، روزه را برای آزمودن اخلاص بندگان، حج را برای نزدیکی و همبستگی مسلمانان، جهاد را برای عزّت اسلام، امر به معروف را برای اصلاح تودههای ناآگاه، نهی از منکر را برای بازداشتن بیخردان از زشتیها، صلۀ ارحام را برای فراوانی خویشاوندان، قصاص را برای پاسداری از جانها، اجرای حدود را برای بزرگداشت محرّمات الهی، ترک میگساری را برای سلامت عقل، دوری از دزدی را برای تحقق عفّت، ترک زنا را برای سلامت نسل آدمی، ترک لواط را برای فزونی فرزندان، گواهی دادن را برای به دست آوردن حقوق انکار شده، ترک دروغ را برای حرمت نگه داشتن راستی، سلام کردن را برای امنیت از ترسها امامت را برای سامان یافتن امور مردم، فرمانبری از امام را برای بزرگداشت مقام رهبری واجب نمود» ( نهج البلاغه، 1379: 683)
راهبرد به معنی تعیین اهداف و طراحی برنامه برای رسیدن به آنها است. به بیان دیگر «راهبرد طرح درازمدتی است که برای نیل به یک هدف بلند مدت مشخص، طراحی و تبیین میگردد»(فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان). تعاریف پرشمار دیگری نیز برای راهبرد ذکرشدهاست؛ لکن منظور از راهبرد در پژوهش حاضر عبارت است از:
در نهایت میتوان گفت راهبرد، شامل تبیین هدف، شناخت تواناییها، ارائه بهترین شیوة اجرا و روش پیشگیری از انحراف میباشد(rahbord.blog.ir).
با توجه به تغییرات پرشتاب امروزی و توجه به مقتضیات زمانی و مکانی و پیچیدهشدن روابط انسانی و ملزومات سلامتی، بکارگیری برنامهای جامع برای مواجهه صحیح با شرایط متفاوت و پیشگیری از آسیبهای موجود و احتمالی با توجه به ظرفیت و توانایی انسان در مقابله با شرایط و پذیرش آنها برای حفظ سلامت روان، امری ضروری و پراهمیت مینماید. این برنامۀ راهبردی با استفاده از آموزههای دینی که منتج از وحی الهی هستند و مبتنی بر تواناییها و مطابق با ظرفیت انسانها است، جامعنگر بوده، تمام نیازهای انسان را پوششمیدهد (خمینی، 1389: ج5، 544). پس یکی از مهمترین ابزارهایی که انسانها برای سلامت روان خویش و حصول موفقیت در زندگی میتوانند از آن بهرهگیرند «مدیریت راهبردی بر اساس آموزههای دینی» خواهدبود.
روان شامل ابعاد مختلف عاطفی، عقلی، مفاهمه و احساس است و مفهوم سلامت روان، در حقیقت بخشی از سلامت انسان است که در حیطۀ فردی موجب «بهبود»، «رشد» و «کمال شخصیت» میگردد و در حیطۀ اجتماعی به انسان توانایی سازگاری عزتمندانه با دیگران میدهد (نیازی و همکاران، 1398: 169) سلامت روان بر چگونگی تعقل و تفکر، احساس و عاطفه تاثیر میگذارد و مولفۀ مهمی در تعیین انتخابها و رفتارهای انسان است. بدین جهت سلامت روان در تمام مراحل زندگی بسیار مهم است. آدلر (2012) هدف مشخص داشتن، موفقیت در روابط خانوادگی و اجتماعی، توانایی مدیریت عواطف و احساسات و کمک به سایر انسانها را نشانۀ برخورداری از سلامت روان برشمردهاست (سورانی، 1397). سازمان بهداشت جهانی (2014) تاکیدکردهاست نداشتن اختلالات روانی برای برخورداری از سلامت روان کافی نیست، انسانی که برخوردار از سلامت روان است میتواند استعدادهای خویش را شکوفاسازد و از تواناییهای خود بهرهبرد، شرایط سخت را مدیریت کند و فردی مفید برای جامعه باشد (بهروزی و همکاران، 1397)
در مجموع دیدگاههای متعددی دربارۀ مفهوم سلامت روان و مولفههای آن، خوشبختی و انسان کامل مطرحگردیدهاست و محققانی مانند مزلو، آلپورت، راجرز، فرانکل و ریف در این حوزه تلاشهای بسیار نمودهاند و بهزیستی روانشناختی را مفهوم سازی و قابل اجرا کردهاند؛ در نهایت مطابق مطالعات و پژوهشهای صورتگرفته ۶ مولفه را برای برخورداری از سلامت روان میتوان برشمرد:
تکنیک تحلیل مضمون[1] یکی از روشهای تحلیل کیفی است که در آن به تجزیه و تحلیل الگوهای مضامین در دادهها پرداختهمیشود. براون و کلارک (۲۰۰۶) مزیت این روش را انعطافپذیری آن میدانند. بطور خلاصه تحلیل مضمون، روشی برای شناخت، تحلیل و گزارش الگوهای موجود در دادههای کیفی است. تکنیک تحلیل مضمون مانند روش فراترکیب، تکنیک داده بنیاد در استنباط از متن کاربرد بسزایی دارد، در تکنیک تحلیل مضمون، محقق کل متن یا متون را مرور میکند و در پی الگوهای معنادار در مضامین متن است، پس از کنکاش و استخراج الگوها، کدگذاری دادهها و تجزیه و تحلیل مضمون کدگذاری شده انجام میشود، با این روش دادههای متنوع و پراکنده در متون به دادههایی تفصیلی و دقیق تبدیل میشوند که دیدگاه صاحب متن یا متون را هویدا میکند. منظور از واژۀ ضمنی، متن تکرار شدهاست، لذا مطلبی که یک بار در متن آمدهاست، مضمون نیست، البته استثنائاتی نیز وجود دارد و آن این است که مطلب تکرارنشده، نقش برجستهای در تجزیه و تحلیل دادهها داشته باشد، در این صورت به عنوان مضمون در نظر گرفتهمیشود. با توجه به اینکه محقق در صدد واکاوی آموزههای دینی به مثابۀ راهبرد کسب سلامت روان است، برای تبیین دقیق مساله از روش تحلیل مضمون بهره برده است.
بطور خلاصه تحلیل مضمون مقاله حاضر مشتمل بر مراحل زیر است:
گام اول گردآوری اطلاعات: با مراجعه به متون دینی، دادههای متنی گردآوری گردید. سپس دادههای متنی با توجه به واژههای وابسته از جمله نقش خداوند در سلامت روان انسان، حقیقت انسان، ساحتهای وجودی انسان، گسترۀ زندگی او، اخلاق، فعل اخلاقی، واقعیت و اعتبار، تنزیه و دستهبندی شد. گام دوم به ایجاد کدهای اولیه پرداختهشد؛ کدها ویژگی دادههایی را معرفی میکنند که با واژههای وابسته مرتبط باشند. در گام سوم کدهای مختلف در قالب کدهای گزینشی دستهبندی و مرتب گردید. سپس در چهارمین گام بازبینی و تنزیه و صورتدهی به تمهای فرعی انجامشد و در گام پنجم تمهای اصلی تعریف و نامگذاری گردید. بهوسیله تعریف و بازبینیکردن، ماهیت آن حقایقی که یک مضمون در مورد آن بحث میکند، مشخصگردیده و متعین میشود که هر مضمون اصلی، کدام بعد از دادهها را در خود دارد. در آخرین گام تحلیل مضمون، نگارش گزارش صورتبندی گردید.
|
مضامین پیش |
مضامین پیش |
استخراج مضامین پایه
|
روایی و پایایی در روش تحلیل مضمون به وسیلۀ چهار معیار برای ارزیابی نتایج انجاممیشود که عبارتند از: «باورپذیری»، «انتقالپذیری»، «وابستگی» و «اعتماد پذیری»؛ باورپذیری، سازۀ اجتماعیای را که پژوهشگر به دنبال تبیین آن است بازنمایی میکند. باورپذیر کردن نتایج، با راهبردهای ذیل انجاممیشود:
«بررسی و درگیری طولانی مدت با دادهها، مشاهده مستمر، سه سویهسازی، تحلیل دادههای متضاد، بررسی تفسیرهای دادههای خام و گفتگو با همکاران».
انتقال پذیری: نوعی تعمیمپذیری است مشابه آنچه در نتایج پژوهشهای کمی صورتمیپذیرد.
وابستگی: ثبات نتایج در گذر زمان است. «تاییدپذیر بودن این مؤلفه به میزان تأیید ویژگیهای دادههای مورد بررسی پژوهشگر توسط خوانندگان است (مومنیراد و همکاران، 2013)
راهبردهای دینی در دو محور شناختی و رفتاری قابل تفکیک هستند. ابتدا با درنظرگرفتن مولفههای سلامت روان، گزارههای دینی مرتبط، استخراجشد؛ سپس تحلیل و استنباط مضامین پایه با توجه به ترجمه و تفسیر آیات انجامگرفت. پس از استخراج مضامین پایه، بر اساس اشتراک و افتراق در محتوا، مضامین ادغام گردیدند. در این مرحله مضامین پیشسازماندهندۀ ثانویه، از مضامین پایۀ استخراجشده از گزارههای دینی، بدستآمد.
از آنجا که مضامین دینی در این حوزه بسیار است، برخی مضامین انتخاب و مورد استفاده قرارگرفتهاست و به تفضیل مرحلۀ استخراج مضامین پایه و ثانویه با عطف به آموزههای دینی بیان شده است.
در پاسخ به پرسش نخست پژوهش، مهمترین مؤلفههای پذیرش خود به معنای نگرش مثبت دربارۀ انسانها و خویشتن خویش در آموزههای دینی چیست؟ ابتدا با در نظر گرفتن واحد تحلیل به استخراج مضامین پایه به تفکیک پرداخته شد. نکته شایان توجه این است که در این پژوهش با پی بردن به ارزش خود به عنوان یک انسان، ارزشمندی سایر انسانها نیز مشخصمیگردد؛ بدین جهت مضامین این مولفه بر مولفۀ دوستداشتن سایرین نیز تاثیرگذار است.
جدول1: مضامین استخراج شده ارزشمندی انسان در آموزههای دینی
گزارههای دینی |
مضامین پایه استخراج شده |
مضامین پیش سازمان دهندۀ ثانویه |
«اللَّهُ الَّذى خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْارْضَ وَ انْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَاخْرَجَ بِهِ مِنَ الَّثمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِىَ فِى الْبَحْرِ بَامْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْانْهارَ وَ سَخَّرَلَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَلَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ اتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتمُوُهُ وَ انْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها انَّ الْانْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ»(ابراهیم/32-34)؛ «أَوَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِکُونَ وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَکُوبُهُمْ وَ مِنْها یَأْکُلُونَ وَ لَهُمْ فِیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یَشْکُرُونَ»(یس/ 71-73)؛ «وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً»(نساء/93)؛ «یاغىترین افراد، کسى است که انسانى را بکشد یا بزند»؛ «علاوه بر گناه قتل، گناهان مقتول هم به دوش قاتل مىافتد»؛ «اگر اهل آسمان و زمین در قتل مؤمنى شریک شوند، همه عذاب مىشوند»؛ «اگر همه دنیا فنا شود، آسانتر از قتل یک بىگناه است»(الحر العاملی، 1412ق: ج19، 2-6)؛ «أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى وَ ما یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى»(عبس/ 2-3)؛ «إِنِّى جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»(بقره/30)؛ «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلًا»(اسراء/ 70)؛ «هیچ چیزی نزد خداوند گرامیتر از فرزند آدم نیست»(محمدیریشهری، 1375: ج۱، 490)؛ «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُّوحِی»(حجر/ 29؛ ص/ 72)؛ «ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»(مومنون/ 14) |
انسان هدف عالى آفرینش است. خداوند به انسان توجه خاص دارد. ذات انسان ارزشمند است. ارزش انسان به جسم او نیست. انسان نمایندۀ خداست. انسان دارای روح است(واجد تواناییهای خاصی است که هیچیک از موجودات دیگر ندارند. روح انسان برترین مخلوق هستی است. |
انسان بطور ذاتی ارزشمنداست برتریهای ثبوتی انسان بر سایر موجودات لطف خاص خداوند |
در تبیین مولفۀ دوم سلامت روان، خودمختاری به معنای بهرهمندی از اختیار، ابتدا با در نظر گرفتن واحد تحلیل به استخراج مضامین پایه به تفکیک پرداخته شدهاست؛ سپس مضامین پیش سازمان دهندۀ ثانویه مشخص گردیده است.
جدول2. مضامین استخراج شده اختیار انسان و تسلط او بر محیط در آموزههای دینی
گزارههای دینی |
مضامین پایه استخراج شده |
مضامین پیش سازماندهندۀ ثانویه |
«انَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ امَّا شاکِراً وَ امَّا کَفُوراً»(انسان/3)؛ «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ»(کهف/29)؛ «فَانْ اعْرَضُوا فَما ارْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً انْ عَلَیْکَ الَّا الْبَلاغُ»(شوری/48)؛ «فَذَکِّرْ انَّما انْتَ مُذَکِّرٌ لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ»(غاشیه/21)؛ «لَا یَنْبَغِی لِلْکَرِیمِ أنْ یُعَذِّبَ عَبْدَهُ بِمَا لَمْ یَکْتَسِبْه»(صدوق، 1404ق: ج۱ ص۱۳۸)، «و مَن اَرادَ الاخِرَةَ وسَعی لَها سَعیَها وهُوَ مُؤمِنٌ فَاُولـئِکَ کانَ سَعیُهُم مَشکورا»(اسراء/19)؛ «ویزید الله الّذین اهتدوا هدی»(مریم/76)؛ «یهدی به الله من اتّبع رضوانه سبل السّلام»(مائده/16)؛ «ویهدی إلیه من أناب»(رعد/27)؛ «ألله یجتبی إلیه من یشاء و یهدی إلیه من ینیب»(شوری/13)؛ « ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»(انفال/53)؛ «إنّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم»(رعد/11)؛ «یا أیّها الّذین آمنوا إن تتّقوا اللّه یجعل لکم فرقاناً و یکفّر عنکم سیّئاتکم و یغفر لکم و اللّه ذوالفضل العظیم»(انفال/29)؛ «و لو أنّ أهل القری آمنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الأرض»(اعراف/96)؛ «ثم أرسلنا رسلنا تترا کلّ ما جاء أمّة رسولها کذّبوه فأتبعنا بعضهم بعضاً و جعلناهم أحادیث فبعداً لقوم لایؤمنون«(مومنون/44)؛ |
انسان مختار است. انسان آزاد است که سرنوشت خویش را تعیینکند. پیامبر راهنما است. خداوند انسان را یاری میکند. انسان بر محیط تاثیرگذار است. انسان میتواند تغییرکند و تغییر ایجادکند. |
اختیار انسان در مقام اثبات و مقام ثبوت خداوند هدایتگر و یاری دهنده است. خداوند بخشنده است. خداوند مهربان است. خداوند توبهپذیر است |
مولفۀ سوم سلامت روان، ارتباط مثبت با دیگران به معنای توانایی ایجاد روابط صمیمانه است، البته با شرط حفظ عزت خویش، بنابراین هر گونه خود تحقیری مانند چاپلوسی، نفاق و ذلت برای ایجاد رابطۀ صمیمانه از منظر اسلام، مردود و در طول زمان فرد را دچار آسیبهای جدی روحی مینماید که در کتب اخلاق به تفصیل آمدهاست(خمینی، 1373؛ نراقی، 1388)
گزارههای دینی |
مضامین پایه استخراج شده |
مضامین پیش سازماندهندۀ ثانویه |
«اِنّما المِؤمنونَ إخوةٌ«(حجرات/10)؛ « وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا وَ ذِی الْقُرْبَی وَ الْیتَامَی وَالْمَسَاکینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا »(بقره/83)؛ «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِیلًا» (اسراء/84) و (نمل/18-21)؛ «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»(نحل/ 125؛ هود/ 69؛ احزاب/ 70؛ آل عمران/ 159)؛ « وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»(فرقان/ 63)؛ «وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ»(توبه/ 61)؛ «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ»(کلینی، 1407ق: ج 2، 163)؛ «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ»(مجلسی، 1403ق: ج۷۲، ۳۸؛ دیلمی، 1374: ج۱، ۱۸۴؛ الشعیری، بیتا: ص۱۱۹؛ ورام، 1369: ج۱، ص۶؛ شهیدثانی، 1409ق: ۳۸۱)؛ «فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا»(کهف/6) و (شعراء/ 3)؛ «أحسَنُ الإحسانِ مُواساةُ الإخوانِ»(محمدیریشهری،1384: ج4، ص3528)؛ «أیُّها النّاسُ، علَیکُم بالجَماعةِ، وإیّاکُم والفُرْقةَ»(محمدیریشهری، 1375: ح 2589)؛ «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»(آل عمران/92)؛ «وَأَنفِقُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»( بقره/ 195)؛ «سَیِّدُ اَلْأَعْمَالِ إِنْصَافُ اَلنَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ وَ مُوَاسَاةُ اَلْأَخِ فِی اَللَّهِ وَ ذِکْرُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى کُلِّ حَالٍ»(کلینی، 1407ق: ج 2، 145). |
مسلمانان یک خانواده هستند. مسلمانان نسبت به هم مسئول هستند. شناخت انسانها، به ویژه اطرافیان(الزام عقلی-دینی). درست سخن گفتن(الزام اخلاقی-دینی). شنوایی نسبت به یکدیگر(الزام اخلاقی-دینی). همدلی و همراهی(الزام اخلاقی-دینی). یاری رسانی(الزام اخلاقی-دینی). منصف بودن(الزام اخلاقی-دینی). |
هویت اجتماعی انسان در اسلام
وظایف اجتماعی انسان در اسلام |
هدف عبارت است از «حقیقت مطلوب که اشتیاق وصول به آن، محرک انسان است به انجام کارها و انتخاب وسیلههایی که آن حقیقت را قابل وصول مینماید»(ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج1، ص80، علامه محمدتقی جعفری). هدفمندی در زندگی به معنای داشتن هدفهای مطمئن، هدفی که انسان را امیدوار نموده به بهترین تلاش وادارد، است. از آنجا که اسلام مبتنی بر وحی الهی است، با اثبات علم، قدرت و رحمت بیپایان الهی در مقام ثبوت میتوان به این نتیجه دستیافت که اعتماد به خداوند، روشی عقلانی برای دستیابی به بهترین اهداف و بهترین روش برای رسیدن به سلامت و سعادت در زندگی است. زیرا آنچه هدف زندگی میشود، تعیین کننده سرنوشت انسان و شخصیت و منش انسانی او میباشد، در هدف نهایی، همه عناصر روانی و مغزی و انگیزههای حیاتی، همآهنگ و بسیج میشوند و میخواهند هدف را که جزء گسیختهای از انسان احساس میشود، به انسان ملحقنمایند (هاشمی، 1382).
گزارههای دینی |
مضامین پایه استخراج شده |
مضامین پیش سازماندهندۀ ثانویه |
«أفحسبتم أنّما خلقناکم عبثا»(مومنون/15)؛ «وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»(انعام/32)؛ «مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ«(توبه/38)؛ « وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ»(رعد/26)؛ «وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»(عنکبوت/64) و (محمد/36؛ حدید/20)؛ «وَ إِن مِن شَیْء إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَر مَعْلُوم»(حجر/21)؛ «فَعِندَاللّهِ ثَوابِ الدُنیا وَ الاخرَةِ»(نساء/ 134) «وَ لاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِاللّهِ ثَمَناً قَلِیلا إِنَّمَا عِندَاللّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَ مَا عِندَاللّهِ بَاق»(نحل/95-96)؛ |
عمل به آموزههای دینی تمام اهداف را پوشش میدهد. هدف اصلی انسان رسیدن به سعادت در دنیا و آخرت است. سعادت با نزدیکی به خداوند بدست میآید. |
هدف نهایی: قرب الهی هدف میانی: سعادت اخروی هدف ابتدایی: سعادت دنیوی |
پس از معرفتافزایی که راهبردی شناختی برای سلامت روان محسوبمیشود، راهبردهای رفتاری سلامت روان استخراج و مضامین پایه و پیش سازمان دهندۀ ثانویه آن مشخصگردیدهاست.
گزارههای دینی
|
مضامین پایه استخراج شده |
مضامین پیش سازماندهندۀ ثانویه |
«الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(رعد/28)؛ «یا ایُّها الَّذین آمَنوا اذکروُا اللّهَ ذِکراً کثیراً»(احزاب/ 41) «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ»(اسراء/82)؛ «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا وَ قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا» (شمس/9-10)؛ «وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مَن ذَکَر أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ»(نحل: 95ـ100)؛ ««و مَن یتوکّل على اللّه فَهُو حَسبُه»(طلاق/3)؛ «مَن سَره ان یکونَ اقوىَ الناسِ فلیتوکّل علىَ اللّه» (متقیهندی، 1431ق: ج 3، 101) «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ«(نحل/97)؛ «مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ» (مائده/ 69)؛ «لَهُم مَا یَشاءونَ عِندَ رَبِّهِم»(زمر/34) و (ق/ 35)؛ «اِنَّ الَّذین آمَنوا و عَمِلوا الصالحاتِ سیَجعل لهُم الرّحمن ودّاً» (مریم/96) «فاذکرونى اَذکُرکم»(بقره/ 152) «عزّالمؤمن استغناؤه عن الناس»(فیضکاشانى، 1403ق: ج 6، 57)؛ « حُبُّ اَلدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَ مِفْتَاحُ کُلِّ سَیِّئَةٍ وَ سَبَبُ إِحْبَاطِ کُلِّ حَسَنَةٍ»(دیلمی، 1374: ج1، 21)؛ «اقّلُ النّاسِ لذّة الحسودُ» (مجلسى، 1403ق: ج 7، ص 250»؛ «و لا المغتاب فى السلامةِ و لا الحسودُ فى راحةِ القلبِ». (مجلسى، 1403ق: ج72، 189)؛ «البخیلُ مذمومُ و الحسودُ مغمومُ» (تمیمیآمدى، 1360ق: 97)؛ «الحقود معذب النفس متضاعف الهمّ» (تمیمیآمدى، 1360ق: 91) |
ذکر خداوند، امنیت روانی در پی دارد. ارتباط با قرآن در سلامت روانی نقشی ویژه دارد. توکل به خدا موجب امنیت و سلامت روانی میگردد. ایمان و عمل صالح موجب درمان روح و سلامت روان میگردد. ایمان و عمل صالح، رحمت الهی را جذبمیکند. وابستگی به خدا و عدم وابستگی به غیر خدا موجب سلامت روان میگردد. علاقه به دنیا منشاء تمام گناهان و از بین رفتن اعمال نیک است. رفتارهای مبتنی بر غیبتکردن، حسادت، بخل و کینهتوزی سلامت روانی انسان را دچار مخاطره جدی میکند. |
شناخت آموزههای دینی شرط لازم سلامت روان و عمل به آموزهها، پس از آن شرط کافی است. آموزههای دینی رفتاری مبتنی بر فعل و ترک فعل است. |
راهبردهای شناختی آن دسته از راهبردها هستند که ایجاد سامانۀ معرفتی آنها در انسان به گونهای که بخشی از باورهای انسان شوند، موجب امنیت و سلامت روان و تغییر سبک زندگی او میگردند اما راهبردهای رفتاری، راهبردهایی هستند که شناخت به تنهایی نتیجه بخش نیست؛ به عنوان نمونه، آگاهی بر این حقیقت که حسادت، سلامت روان را دچار مخاطره میکند کافی نیست باید حسادت ترکشود تا سلامت روانی احیاگردد. در این مرحله مضامین پیش سازماندهندۀ ثانویه بر اساس اشتراکات و افتراقات با یکدیگر ادغام شدند و در سطحی انتزاعیتر (معقولات ثانویه فلسفی) مضامین پیش سازماندهندۀ اولیه بدستآمد. این مضامین راهبردهای شناختی و رفتاری سلامت روان هستند. ارتباط راهبردها با یکدیگر ارتباطی دو سویه است.
مضمون فراگیر اولیه |
مضمون پیش سازمان دهندۀ اولیه |
مضمون پیش سازماندهندۀ ثانویه |
|
خودشناسی |
انسان بطور ذاتی ارزشمنداست (راهبرد شناختی) برتریهای ثبوتی انسان بر سایر موجودات (راهبرد شناختی) اختیار انسان در مقام اثبات و مقام ثبوت (راهبرد شناختی) هویت اجتماعی انسان (راهبرد شناختی) |
|
خداشناسی |
خداوند بخشنده است (راهبرد شناختی). خداوند مهربان است (راهبرد شناختی). لطف خاص خداوند (راهبرد شناختی). |
سلامت روان |
شناخت رابطۀ انسان و خداوند |
خداوند هدایتگر و یاری دهنده است (راهبرد شناختی). خداوند توبهپذیر است (راهبرد شناختی).. |
|
غایت شناسی |
هدف نهایی: قرب الهی هدف میانی: سعادت اخروی هدف ابتدایی: سعادت دنیوی |
|
وظیفه شناسی |
وظایف فردی و اجتماعی انسان (راهبرد شناختی-رفتاری) |
|
التزام به افعال سلامت آفرین |
ذکر؛ توکل؛ عمل صالح (گسترۀ وسیعی در آموزههای دینی دارد)؛ تابآوری (راهبردهای رفتاری) |
|
التزام به ترک افکار و افعال مخل سلامت |
علاقه به دنیا؛ غیبتکردن؛ حسد؛ بخل؛ کینهتوزی (راهبردهای شناختی-رفتاری) |
بررسیهای پدیداری بیانگر آن است که پیشرفتهای شگفتآور علوم تجربی نتوانستهاست مشکلات روحی و روانی انسان در سطحی قابل قبول، حلنموده، سلامت را برای او به ارمغان آورد. انسان برای برخورداری از سلامت روان، نیازمند شناخت عمیق و درک صحیح شش اصل بنیادی است:
«پذیرش خود به معنای داشتن نگرش مثبت درباره خود»
پژوهش حاضر با واکاوی آموزههای دینی و تحلیل مضامین وحیانی اسلام به شش بعد شناختی و رفتاری برای برخورداری از اصول بنیادی فوق رسیدهاست که عبارتند از: خودشناسی، خداشناسی، شناخت رابطۀ انسان و خداوند، غایت شناسی، وظیفه شناسی، التزام به افعال سلامت آفرین و التزام به ترک افعال مخل سلامت.
طبق آموزههای اسلام مولفههای کلی ابعاد وجودی سلامت روان عبارتند از: ارزشمندی ذاتی انسان و اختیار همراه با توانایی تغییر او؛ محبت و رحمت گسترده خداوند عالم و قادر نسبت به انسان؛ اینکه مسلمانان یک خانواده هستند و نسبت به هم مسئولاند و باید با بهرهمندی از راهبردهای دینی، بهترین تعامل را با یکدیگر داشتهباشند؛ انسان هدفمنداست و پس از خلق در جهان رها نشدهاست. سعادت با نزدیکی به خداوند از طریق شناخت ، ذکر و توکل بدست میآید. ایمان و عمل صالح نه تنها موجب درمان روح و حفظ سلامت روان میگردد، جاذب حمایت حداکثری خداوند نیز میباشد؛ همانگونه که نزدیکی به خداوند، سلامت روان را در پی دارد وابستگی به غیر او و رفتارهایی که متناقض عمل صالح هستند سلامت روانی انسان را دچار مخاطره جدی میکنند.
بنابراین طبق آموزههای اسلام، سلامت روان، امری وجودی است و با تلاشی مستمر و ضمانت حداکثری خداوند در آموزههای دینی ممکن است. اما به جهت ضعف همه جانبۀ فرهنگ اصیل دینی و رویکرد گزیشنی افراد نسبت به شناخت و التزام به آموزههای دینی در مقام ثبوت و بیتوجهی به فهم دقیق و کاربردی اصول و فروع دین در مقام اثبات، مسلمانان بر خلاف انتظار، واجد سطح قابل قبولی از سلامت روان نیستند. لذا تبیین اصول دین و آموزههای آن با روشی متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی، ضرورتی انکارناپذیر است. علاوه بر این ضمن آموزشهای ویژۀ توسعهای، اجرای عملیاتی و کاربردی آموزهها در ابتدای فراگیری توسط راهنما و مشاور لازم است تا افراد یادبگیرند معارف خود را در زندگی روزمره بکارگیرند.
ضمن آنکه مطابق یافتهها، انسان هر اندازه مطابق راهبردهای دینی تلاشنماید از یاری و لطف مضاعف الهی برخوردار خواهدشد و مسیر آسانتر و کوتاهتر خواهدگشت.
قرآن کریم
نهجالبلاغه (1379). گردآوری محمد بن حسین شریف الرضی. ترجمۀ محمد دشتی. قم: مشهور
DOI: 10.30473/HPJ.2024.63756.5524
references
The Holy Quran
Nahj al-Balagha (2000). Compilation of Mohammad bin Hossein Sharif al-Razi. Translated by Mohammad Dashti. Qom: Famous